(دین چیست؟ (بخش دوم
اگر بخش اول را نخوانده اید میتوانید از طریق این لینک بخوانید دین چیست؟ (بخش اول)
ایجاد دین:
دین از دیدگاه های مختلف و به عنوان یک پدیده انسانی و اجتماعی می تواند به دلایل مختلفی ایجاد شود:
نیاز به توجیه وجودی: انسان ها از قرار گرفتن در مقابله با مرگ و معنای زندگی برای خود، به دنبال پاسخ های هستند. دین می تواند به عنوان یک سیستم توجیهی برای وجودی انسان و جهان عمل کند. اعتقاد به وجود یک قدرت مافوق و معنایی پشت سر همه چیز می تواند به انسان ها احساس راحتی و ثبات بدهد.
نیاز به تفسیر آسیب ها و اتفاقات نامتناسب: دین می تواند به عنوان یک راه تفسیر و توجیه اتفاقات ناخوشایند و آسیب های زندگی عمل کند. اعتقاد به وجود یک دستگاه معنوی می تواند به انسان ها کمک کند تا با مشکلات و رنج های زندگی خود مقابله کنند و به آنها معنی ببخشند.
نیاز به اجتماعی سازی و ارتباط اجتماعی: دین می تواند به عنوان یک نیروی اجتماعی سازی عمل کند که به افراد کمک می کند تا به هم پیوند بزنند و ارتباطات اجتماعی توسعه دهند. اجتماعات مذهبی و مراسم مذهبی می توانند به پروسه ارتباطی افراد کمک کنند و احساس انتساب و تعلق به یک جامعه را تقویت کنند.
نیاز به راهنمایی اخلاقی: دین می تواند به عنوان یک سیستم اخلاقی و راهنمایی برای رفتار انسان ها عمل کند. اصول و ارزش های دینی می توانند به افراد در تصمیم گیری های اخلاقی و ارتباطات اجتماعیشان راهنمایی کنند و به تقویت مسؤولیت پذیری و انگیزه برای انجام کارهای خوب کمک کنند. خلاصه، دین به عنوان یک پاسخ چند بعدی به نیازهای انسانی برای معنا، ارتباط اجتماعی، اخلاق و توجیه وجودی ایجاد می شود و نقش مهمی در زندگی انسان ها بازی می کند. اینکه آیا کتب مقدس حقیقتاً از آسمان ها نازل شده اند هم یک مسئله بیشتر اعتقادی و دینی است و موردی است که افراد با توجه به باور ها و مفاهیم دینی خود می پذیرند یا رد می کنند. در اکثر ادیان، معتقدند که کتب مقدس نازل شده اند و حاوی دستورات الهی و راهنمایی های معنوی هستند.
مثلاً، در اسلام، قرآن کتاب مقدس است که به پیامبر اسلام، محمد (صلی الله علیه و آله) توسط خداوند از طریق فرشتگان نازل شده است. در مسیحیت، کتاب مقدس شامل عهد عتیق (عهد قدیم) و عهد جدید است که به عنوان وحی الهی و نازل شده از طریق پیامبران و رسولان به دست آمدهاند. اما از دیدگاه علمی و منطقی، مسئله نازل شدن کتب مقدس از آسمآنها یا منابع دیگر به عنوان یک مسئله باوری قابل اثبات نیست. به طور عمومی، تاریخچه تکوین و توسعه کتب مقدس، به وسیله تلاش ها و تأثیرات انسانی، پیچیدگی ها و انتقالات فرهنگی بین نسل ها را نشان می دهد. این پروسه تاریخی بیشتر به تأثیرات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی توجه دارد تا نازل شدن مستقیم از یک منبع الهی. در نهایت، آیا کتب مقدس از آسمان ها نازل شده اند یا خیر، بیشتر یک موضوع ایمانی و دینی است و مسلمانان، مسیحیان و دنیای دینی به طور کلی به دلایل مختلفی اعتقادات مختلفی در این مورد دارند.
دین را می توان مانند یک قانون اجتماعی در نظر گرفت، اگرچه با برخی تفاوت ها. در ادیان مختلف، معمولاً اصول، ارزش ها، و رویه های برای رفتار و زندگی مردم تعیین می شود، مانند یک سیستم قانونی. این اصول ممکن است از طریق کتب مقدس، سنت ها، و مواجهه با اصول مذهبی در جامعه به افراد انتقال داده شوند. به عنوان مثال، در اسلام، شریعت اسلامی که از قرآن و سنت پیامبر اسلام (سنت) استخراج می شود، به عنوان یک سیستم قانونی محکم عمل می کند که بر اساس آن مسلمانان باید زندگی کنند. این شریعت شامل دستورات مربوط به عبادت، اخلاق، ازدواج، امور اجتماعی و اقتصادی و غیره می شود که برای مسلمانان تعیین کننده است. اما تفاوت اساسی میان دین و قانون اجتماعی این است که دین به عنوان یک سیستم باور و معتقدات معنوی عمل می کند که به اعتقادات و توجه به جهان پس از مرگ تأکید دارد، در حالی که قوانین اجتماعی معمولاً به تنظیم رفتارها و ارتباطات در جوامع زمینی مرتبط هستند و بیشتر به اصول دیموکراتیک و حقوق بشر تأکید می کنند. بنابراین، در حالی که هر دو دین و قوانین اجتماعی به تنظیم رفتار و زندگی افراد میپردازند، مبنای اصلی و روحیه آنها از نظر فلسفی و معتقدات متفاوتی است. در اینجا تعدادی از تفاوت های مهم بین دین و قوانین اجتماعی را می توان بیشتر بررسی کرد: در دین، منبع اعتبار اصلی اعتقادات و دستورات مذهبی، مانند کتب مقدس و آیات الهی است. اما در قوانین اجتماعی، اعتبار اصلی از سمت قوه قانون گذاری دولت و موافقت عمومی یا نمایندگی مردم به دست می آید. ادیان معمولاً بر اساس اعتقادات و اصول معینی تشکیل شده اند و می توانند در سراسر جهان پیروان داشته باشند. اما قوانین اجتماعی معمولاً به کشور ها و جوامع خاص محدود هستند و ممکن است بر اساس فرهنگ، تاریخ، و نیاز های مکانی متفاوت باشند. قوانین اجتماعی ممکن است با تغییر شرایط اجتماعی و فرهنگی تغییر کنند و به روز رسانی شوند، اما اعتقادات دینی و کتب مقدس معمولاً به عنوان ثابت و غیرقابل تغییر در نظر گرفته می شوند. قوانین اجتماعی معمولاً به مسائل زمینی و روزمره انسان ها مربوط هستند، از جمله امور مالی، کیفری، اداری و غیره، در حالی که دین می تواند به مسائل معنوی و اخلاقی نیز تأثیر بگذارد. در یک دولت، قوه قانونگذاری و اجرایی مسئولیت تدوین و اجرای قوانین را بر عهده دارند، اما در یک دین، معمولاً مقامات دینی و رهبران مذهبی نقش مهمی در تفسیر و اجرای اصول دینی دارند. البته با این همه موضوعاتی که در بالا ذکر شد، باید توجه داشت که در برخی جوامع، دین و قوانین اجتماعی به شدت به هم تنیده و تعامل دارند و در برخی موارد، قوانین اجتماعی ممکن است بر پایه اعتقادات دینی تأسیس شده و تأثیر مستقیمی از آنها بپذیرد.
تعریف دین از نظر فلاسفهٔ بزرگ جهان
تعریف دقیق و یکتایی از دین از زمان فلاسفه بزرگ جهان بسیاری از افراد را به چلنج وا داشته است. فلسفه های مختلفی نظریه های متفاوتی در مورد معنای وجودی دین ارائه داده اند. این تعاریف معمولاً بر اساس دیدگاه های شخصی، فرهنگی، و مذهبی این فیلسوفان شکل گرفته اند. در اینجا به برخی از تعاریف معروف از دین از دیدگاه فلاسفه بزرگ جهان اشاره می کنم:
آریستوتل: آریستوتل به دین به عنوان یک پروسه اخلاقی و روحانی نگریست. او معتقد بود که دین نه تنها به عبادت و ایمان به خداوند مرتبط است، بلکه به تربیت اخلاقی و رهبری انسان ها نیز میپردازد.
توماس اکوئیناس: اکوئیناس دین را به عنوان رابطهای عمیق بین انسان و خدا تعریف کرده است. وی به دین به عنوان یک مسیر برای نجات و اتحاد با خدا نگریسته و باور داشته که ارتباط با خدا باید از طریق دین و آیین معینی برقرار شود.
جان لاک: لاک به دین به عنوان یک اعتقاد سرشار از احترام و احترام به خدا و تعهد به اجتماع مذهبی خود اشاره کرده است. او دین را به عنوان یک موضوع شخصی می دانست و بیشتر به آزادی اعتقادات و عبادت می پرداخت. جان لاک، فیلسوف اهل انگلیس، به دین به عنوان یک مسئله شخصی و خصوصیت انسانی نگاه می کند که به طور مستقیم با وجود فرد مرتبط است. او دین را به عنوان اعتقادات و ارزش هایی که انسان برای خود می سازد و طبق آن زندگی می کند تعریف می کند.
آگوستینوس از هیپو: آگوستینوس، یکی از بزرگان فلاسفه و کلیساییان مسیحیت، دین را به عنوان یک رابطه شخصی بین انسان و خدا تعریف می کند. او معتقد است که دین تاثیر عمیقی بر زندگی انسان ها دارد و به عنوان میانجی بین انسان و الهیت عمل می کند. آگوستینوس، فیلسوف مسیحی، دین را به عنوان یک رابطه فردی و عمیق با خداوند تعریف کرده است. وی معتقد بود که دین نه تنها یک معرفت معنوی است بلکه به عنوان یک راهنمای برای زندگی معنوی و اخلاقی نیز عمل می کند.
توماس آکوئیناس: آکوئیناس، فیلسوف مسیحیت، دین را به عنوان یک روابط میان انسان و الهی تعریف می کند که به انسان ها در راه رسیدن به خدا کمک می کند. برای او، دین تاثیر گذارترین نهاد زندگی انسانی است.
فریدریش نیچه: فریدریش نیچه، فیلسوف آلمانی، به دین به عنوان یک منبع از معنا و ارزشهای زندگی انسانی اشاره می کند. او معتقد است که دین می تواند به عنوان یک وسیله برای تحکیم و توجیه اراده زندگی فردی عمل کند.
مارتین هایدگر: هایدگر، فیلسوف آلمانی، به دین به عنوان یک جهانبینی یا معنایی از واقعیت اشاره می کند که به انسان ها کمک می کند تا با واقعیت و معنای زندگی خود مرتبط شوند.
هر یک از این فلاسفه با توجه به زمینه فکری و مذهبی خود، دیدگاه های متفاوتی در مورد معنای دین داشته اند. این تعاریف ممکن است در برخورد با یکدیگر تضاد داشته باشند ولی هرکدام نمایانگر یک جنبه مهم و جامعه ای از دین هستند. این نمونه ها تنها چند مورد از دیدگاه های مختلف فلاسفه بزرگ جهان درباره دین هستند. هر یک از این تعریفات به تفاوت های درک و فهم این مفهوم بستگی دارند که از زوایای مختلفی می تواند باشد.
ادیان در کشور های مختلف، مختلف بوده بعضی از کشور ها ادیان بسیار زیاد و متفاوت دارند که چند نمونه آنها را برای تان توضیح مختصر خواهیم داد.
ادامه دارد…
حق چاپ ونشر این مقاله محفوظ است در صورت استفاده از آن باید نام داکتر صالحه واهب واصل و لینک منبع ذکر شود.
فهرست منابع مورد استفاده در نگارش این مقاله در بخش آخری آورده شده است.