(فرهنگ چیست؟ (بخش چهارم

اگر بخش سوم را نخوانده اید میتوانید از طریق این لینک بخوانید فرهنگ چیست؟(بخش سوم)

فرهنگ‌ هایی که می‌ توانند دلیل پیشرفت یک ملت باشند:

فرهنگ مبتنی بر نوآوری و خلاقیت: فرهنگ‌ هایی که بر نوآوری، اختراع و خلاقیت تأکید دارند، معمولاً موجب پیشرفت و توسعه می‌ شوند. این نوع فرهنگ‌ ها در آن دسته از جوامعی دیده می‌ شود که به ایده‌ های جدید، تحقیق و پیشرفت علمی و تکنالوجی ارج می ‌نهند. مثال: فرهنگ‌ های غربی در دوران رنسانس (مانند ایتالیا و بعد ها در انگلستان و فرانسه) و به خصوص در قرن بیستم، جایی که علم و تکنالوجی به سرعت پیشرفت کردند، فرهنگ‌ هایی که بر آموزش، تفکر انتقادی، و پرسش ‌گری تأکید داشتند، باعث ایجاد انقلابهای علمی و صنعتی شدند. این جوامع همیشه به دنبال پاسخ به «چرا» و «چگونه» بوده اند و این کنجکاوی ذهنی باعث پیشرفت‌ های بزرگی شده است.
فرهنگ ارزش ‌گذاری بر علم و تحصیل: فرهنگ‌ هایی که به آموزش و پژوهش اهمیت زیادی می‌ دهند، می‌ توانند جامع های دانا و توسعه ‌یافته ایجاد کنند. در این فرهنگ‌ ها، احترام به علم و تحصیل، بالا بردن سطح آموزشی و توانمندی افراد، از مهم ‌ترین ارکانهستند. مثال: در کشور های اسکاندیناوی (مانند سوئد، ناروی و دنمارک)، فرهنگ برابری اجتماعی، سرمایه‌گذاری در آموزش و علم و همچنین رفاه اجتماعی باعث ر شد و پیشرفت این کشور ها شده است. این کشور ها با داشتن سیستمهای آموزشی قوی و عدالت اجتماعی توانست هاند جایگاه بالایی در شاخص‌ های توسعه انسانی کسب کنند.
فرهنگ فردگرایی و مسؤولیت ‌پذیری: فرهنگ‌ هایی که بر فردگرایی و مسؤولیت‌ پذیری تأکید دارند، معمولاً موجب توسعه فردی و اجتماعی می‌ شوند. این فرهنگ‌ ها معمولاً به افراد این امکان را می‌ دهند که بر اساس استعداد های شخصی خود به پیشرفت‌ های فردی و اجتماعی دست یابند. مثال: فرهنگ‌ های کشور های آمریکای شمالی (مانند ایالات متحده و کانادا) که در آنها فردگرایی، رقابت سالم و تحقق اهداف فردی ارج نهاده می‌ شود، موجب پیشرفت‌ های بزرگ علمی و تکنالوجی در تاریخ معاصر شده است. این جوامع بر اساس انگیزه‌ های فردی و ابتکارات شخصی توانست هاند صنایع جدید ایجاد کنند و به سطح بالای رفاه برسند.
فرهنگ دیموکراتیک و مشارکت اجتماعی: فرهنگ‌ هایی که به دیموکراسی، مشارکت فعال مردم در پروسه های سیاسی و اجتماعی، و حقوق بشر اهمیت می‌ دهند، معمولاً از نظر اجتماعی و اقتصادی پیشرفته‌ تر هستند. این فرهنگ‌ ها به افراد اجازه می‌ دهند که در پروسه تصمیم‌ گیری جامعه نقش داشته باشند و این پروسه می‌ تواند منجر به تغییرات مثبت و نوآوری شود. مثال: کشور های اسکاندیناوی و برخی کشور های اروپای غربی به خصوص در دهه‌ های اخیر، از دیموکراسی‌ های مشارکتی و سیستمهای حکومتی شفاف بهره برده اند که در آنها مردم به ‌طور فعال در مدیریت امور کشور مشارکت دارند. این فرهنگ‌ ها به موجب تقویت اعتماد عمومی، حمایت از حقوق بشر و ایجاد فرصت‌ های برابر برای همه، باعث پیشرفت‌ های اجتماعی و اقتصادی شده اند.
فرهنگ احترام به حقوق فردی و برابری: فرهنگ‌ هایی که به حقوق فردی و برابری احترام می‌ گذارند و تمامی افراد جامعه را بدون توجه به جنسیت، مذهب، قومیت یا طبقه اجتماعی در نظر می ‌ گیرند، به ‌طور طبیعی به پیشرفت‌ های اجتماعی و اقتصادی می ‌رسند. این نوع فرهنگ‌ ها می‌ توانند مانع تبعیض و استثمار شده و شرایط را برای ر شد و توسعه افراد فراهم کنند. مثال: کشور های نوردیک و حتی برخی کشور های اروپایی مانند هالند، که فرهنگ احترام به حقوق فردی و برابری جنسیتی را در اولویت قرار داد هاند، به لحاظ اقتصادی و اجتماعی در صدر قرار دارند. در این جوامع، تلاش برای از بین بردن تبعیض‌ ها و ایجاد فرصت‌ های برابر، باعث پیشرفت و ر شد بیشتر جامعه شده است.

فرهنگ‌ های که ممکن است موجب عقب ‌ماندگی یک ملت شوند:

فرهنگ موروثی و ضد نوآوری: فرهنگ‌ هایی که به شدت به سنت ها و آداب‌ و رسوم گذشته پایبندند و به نوآوری و تغییرات جدید بی‌ توجه هستند، می‌ توانند مانع پیشرفت و توسعه شوند. این نوع فرهنگ‌ ها معمولاً افراد را از پذیرش تکنالوجی‌ های جدید و ایده‌ های نوین باز می‌ دارند. مثال: در برخی جوامع، به دلیل پایبندی به سنت های قدیمی، ممکن است افراد تمایل نداشته باشند که از دستاورد های علمی یا تکنالوجی‌ های جدید استفاده کنند. این امر می‌ تواند موجب عقب‌ماندگی در جنبه‌ های مختلف اجتماعی و اقتصادی شود.
فرهنگ‌ های سرکوب ‌گرانه و اقتدارگرایی: فرهنگ‌ هایی که در آنها قدرت و اقتدار به صورت متمرکز و بدون نظارت بر اعمال حاکمان وجود دارد، معمولاً آزادی‌ های فردی را محدود می‌ کنند و فرصت‌ های اجتماعی و اقتصادی را برای مردم فراهم نمی‌ آورند. در چنین جوامعی، افراد ممکن است از مشارکت در پروسه های اجتماعی، علمی و اقتصادی باز بمانند. مثال: در رژیمهای استبدادی و اقتدارگرا، مانند برخی از حکومت‌ های مطلقه، ممکن است جوامع از آزادی بیان، عدالت اجتماعی و حق دسترسی به منابع آموزشی محروم شوند. این محدودیت‌ ها می‌ توانند مانع پیشرفت اقتصادی، اجتماعی و حتی فرهنگی شوند.
فرهنگ‌ های جمع ‌گرا و وابسته به دولت: در برخی فرهنگ‌ ها، تأکید بیش از حد بر جمع ‌گرایی و وابستگی به دولت ممکن است به افراد احساس عدم مسؤولیت فردی بدهد. این نوع فرهنگ‌ ها ممکن است منجر به ایجاد جوامعی با کمبود نوآوری، کمبود انگیزه فردی و عدم ر شد اقتصادی شوند. مثال: در برخی از کشور های کمونیستی، که دولت به ‌طور کامل کنترل تولید، اقتصاد و تصمیم ‌ گیری‌ های اجتماعی را بر عهده دارد، ممکن است افراد از آزادی عمل و امکان ایجاد نوآوری‌ های شخصی محروم شوند و این امر به عدم ر شد اقتصادی منجر شود.
فرهنگ‌ های ضد علم و آموزش: فرهنگ‌ هایی که از آموزش و علم‌ورزی به عنوان یک عامل مهم در پیشرفت اجتناب می‌ کنند یا آن را محدود می‌ کنند، ممکن است در مقایسه با جوامع دیگر که در علم و تحقیق سرمایه ‌گذاری می‌ کنند، دچار عقب‌ ماندگی شوند. مثال: در برخی جوامع که ممکن است بر اعتقادات دینی و مذهبی بیش از حد تأکید کنند و علم را نادیده ب گیرند یا به آن حمله کنند، ممکن است پیشرفت‌ های علمی محدود شده و منجر به عدم ر شد تکنالوجی و اقتصادی شود. به صورت خلاصه گفته می توانیم که فرهنگ می‌ تواند نقش اساسی در پیشرفت یا عقب‌ماندگی یک ملت ایفاء کند. فرهنگ‌ هایی که بر نوآوری، تحصیل، دیموکراسی، و حقوق فردی تأکید دارند، معمولاً جوامع پیشرفت های را ایجاد می‌ کنند. در مقابل، فرهنگ‌ هایی که از تغییرات و نوآوری‌ ها اجتناب می‌ کنند، بر سرکوب و محدودیت‌ های فردی تأکید دارند یا علم را نادیده می‌ گیرند، ممکن است موجب عقب ‌ماندگی شوند.

نقش خرافات در شکل‌ گیری هویت فرهنگی:

خرافات به باور ها یا عقایدی گفته می‌ شود که معمولاً بدون دلیل علمی یا منطقی پذیرفته می‌ شوند و به باور های سنتی، غیرمستند یا غیرعلمی وابست هاند. خرافات می‌ توانند به ‌طور مستقیم یا غیرمستقیم تأثیر زیادی بر فرهنگ یک کشور بگذارند. این تأثیرات در قالبهای مختلف اجتماعی، روان شناسی، فرهنگی و حتی اقتصادی خود را نشان می‌ دهند. در ادامه به بررسی نقش خرافات در فرهنگ یک کشور خواهیم پرداخت. خرافات می‌ توانند جزئی از هویت فرهنگی یک کشور باشند. بسیاری از خرافات در جوامع مختلف با گذر زمان تبدیل به جزئی از سنت ها و آداب ‌و رسوم فرهنگی می‌ شوند. این باور ها ممکن است به ‌طور مستقیم از تاریخ، دین، یا آموزه‌ های اخلاقی نأشی شده باشند و در برخی مواقع حتی جنبه‌ های اجتماعی و تاریخی خاصی را در بر ب گیرند. مثال: در بسیاری از فرهنگ‌ های آسیایی، مانند چین و ژاپن، باور به اعداد خاص یا ساعت‌ ها و تاریخ‌ های خاص می‌ تواند نقش مهمی در تصمیمات اجتماعی و تجاری مردم داشته باشد. برای مثال، در چین، عدد 8 به دلیل اینکه تلفظ مشابه کلمه “ثروت” یا “ر شد” دارد، بسیار خوش ‌یمن محسوب می‌ شود. از سوی دیگر، عدد 4 که به ‌طور مشابه با کلمه “مرگ” تلفظ می‌ شود، ناخوش‌ یمن در نظر گرفته می‌ شود و مردم از آن پرهیز می‌ کنند.

ادامه دارد…

حق چاپ ونشر این مقاله محفوظ است در صورت استفاده از آن باید نام داکتر صالحه واهب واصل و لینک منبع ذکر شود.

فهرست منابع مورد استفاده در نگارش این مقاله در بخش آخری آورده شده است.

Leave a Comment