(هویت چیست؟ (بخش دوم

.اگر بخش اول را نخوانده اید میتوانید از طریق این لینک بخوانید هویت چیست؟(بخش اول)

بخش دوم

ماهیت انسان چیست؟

فرق بین هویت و ماهیت چیست؟

درین بخش می پردازیم به شرح اینکه ماهیت انسان چیست، فرق بین هویت و ماهیت چیست؟
هویت و ماهیت دو مفهوم متفاوت هستند که هر یک از دیدگاه‌ های فلسفی و روان‌ شناسی خاص خود برخور دارند. برای درک بهتر این تفاوت‌ ها، به توضیحات زیر ضرورت است:
هویت انسان (Identity)هویت انسان به خصوصیات فردی اشاره دارد که یک شخص را از دیگران متمایز می‌ کند. این خصوصیات شامل مواردی مانند نام، جنسیت، ملیت، مذهب، باور ها، تجارب زندگی، شغل، و نقش ‌های اجتماعی می ‌شود. هویت انسان به نحوی که فرد خود را تعریف و درک می ‌کند نیز مرتبط است و به تعاملات اجتماعی و فرهنگی او بستگی دارد. مثال از هویت انسان:
هویت فردی: نام، خصوصیات شخصیتی، تجارب زندگی
هویت اجتماعی: نقش‌ های اجتماعی مانند شاگرد، کارمند، والدین
هویت فرهنگی: ملیت، زبان، رسوم و آیین‌ و طریقت
هویت جنسی: جنسیت، گرایش جنسی، هویت جنسی
ماهیت انسان (Essence)ماهیت انسان به خصوصیات بنیادی و اساسی انسان ‌ها اشاره دارد که ذات و حقیقت انسان را تشکیل می ‌دهد. این مفهوم بیشتر در فلسفه مطرح است و به جنبه‌ های عمیق‌ تر وجودی و ذاتی انسان می ‌پردازد. ماهیت انسان می‌ تواند شامل عقل، اراده، احساسات، اخلاقیات و تمایل به معنا و حقیقت باشد.: مثال ‌ها از ماهیت انسان:
عقل و خرد: توانایی تفکر، تحلیل و تصمیم ‌گیری‌ منطقی
اراده: قدرت انتخاب و عمل براساس تصمیمات فردی
احساسات: توانایی تجربه و بیان احساسات مانند عشق، خشم، غم
اخلاق: درک و پیروی از اصول و ارزش ‌های اخلاقی
تمایل به معنا: جستجوی هدف و معنا در زندگی

تفاوت بین هویت و ماهیت

جنبه‌ های سطحی و عمقی: هویت: بیشتر به خصوصیاتی قابل مشاهده و تعریف‌ شده فرد مرتبط است که ممکن است تغییر کنند. ماهیت: به جنبه‌ های بنیادین و تغییرناپذیر انسان اشاره دارد که ذات و حقیقت او را تشکیل می ‌دهد.
تغییر پذیری: هویت: در طول زمان و با توجه به تجربیات و شرایط زندگی تغییر می ‌کند.
ماهیت: به عنوان خصوصیات اساسی و ذاتی، معمولاً پایدارتر و تغییرناپذیرتر است.
تعامل اجتماعی: هویت: تحت تأثیر تعاملات اجتماعی و فرهنگی شکل می‌ گیرد و تعریف می ‌شود.
ماهیت: به خصوصیات درونی و اصیل فرد اشاره دارد که مستقل از تعاملات اجتماعی است.
حوزه بررسی: هویت: معمولاً در روان ‌شناسی، جامعه ‌شناسی و مطالعات فرهنگی بررسی می ‌شود.
ماهیت: بیشتر در فلسفه و مباحث وجود شناسی (هستی ‌شناسی) مورد بحث قرار می ‌گیرد. خلاصه هویت و ماهیت هر دو جنبه ‌های مهمی از وجود انسان را بررسی می ‌کنند، اما از دیدگاه ‌ها و زوایای مختلفی به این موضوع می ‌پردازند.

هویت فردی:

هویت فردی انسان مجموعه ‌ای از خصوصیاتی است که فرد را از دیگران متمایز می‌ کند و به او کمک می ‌کند تا خود را تعریف کند. هویت فردی نه تنها شامل خصوصیات فیزیکی و بیولوجیکی می‌ شود، بلکه جنبه‌ های روان ‌شناسی، اجتماعی، فرهنگی و تجربی فرد را نیز در بر می‌ گیرد. در ادامه به شرح مفصل هویت فردی با مثال ‌های متعدد پرداخته می‌ شود:
خصوصیاتی بیالوجیکی و فیزیکی: این خصوصیات شامل خصوصیات جسمانی و جنتیکی فرد می‌ شود که به طور کلی تغییرناپذیرند یا به سختی تغییر می ‌کنند.: مثال ‌ها: رنگ چشم، رنگ پوست، قد، جنسیت، گروپ خونی.
خصوصیاتی شخصیتی: این خصوصیات شامل خصوصیات رفتاری و عاطفی فرد می‌ شود که در تعاملات اجتماعی و عکس العمل های روزمره نمایان می ‌شوند.: مثال ‌ها: برون ‌گرایی یا درون‌ گرایی، میزان حساسیت به استرس، میزان مسؤولیت ‌پذیری، صبر و تحمل، خودباوری.
تجربیات زندگی: ‌تجربیات زندگی فرد نقشی حیاتی در شکل ‌گیری هویت او ایفاءء می‌ کنند. این تجربیات می ‌توانند شامل وقایع مهم، تربیت خانوادگی، روابط دوستانه و حرفوی و تجارب شخصی باشند.: مثال ‌ها: تجربه مهاجرت به کشور جدید، تربیت در خانواده‌ ای مذهبی، از دست دادن یک عزیز، موفقیت در یک پروژهٔ بزرگ کاری.
باور ها و ارزش ‌ها: باور های دینی، سیاسی، اخلاقی و فلسفی فرد بخش مهمی از هویت او را تشکیل می‌ دهند. این باور ها ممکن است از تربیت خانوادگی، آموزش‌ها و تجربیات فرد ناشی شوند.: مثال ‌ها: اعتقاد به دین خاص، گرایش‌های سیاسی، ارزش ‌های اخلاقی مانند صداقت، عدالت‌طلبی، احترام به حقوق بشر.
نقش‌ های اجتماعی و حرفوی: نقش‌ هایی که فرد در جامعه ایفاءء می ‌کند نیز بخشی از هویت او را تشکیل می‌ دهند. این نقش‌ ها می ‌توانند شامل شغل، تحصیلات، روابط خانوادگی و فعالیت ‌های اجتماعی باشند.: مثال ‌ها: دانشجو، داکتر، پدر یا مادر، دوست، عضو یک سازمان خیریه.
هویت فرهنگی و قومی: فرهنگ و قومیت نیز بخش مهمی از هویت فردی را تشکیل می ‌دهند. زبان، رسوم، سنت‌ ها و باور های فرهنگی همگی در شکل‌ گیری هویت فرد مؤثرند.: مثال ‌ها: فردی که در ایران بزرگ شده و زبان دری صحبت می ‌کند، فردی که به سنت‌ ها و مراسم قومی خاصی پایبند است، فردی که در خانواده ‌ای با اصالت قومی خاصی بزرگ شده است.
هویت جنسی و جنسیتی: هویت جنسی و جنسیتی شامل جنسیت بیالوجیکی فرد و همچنین احساسات و هویت جنسیتی او می ‌شود. این بخش از هویت می ‌تواند تحت تأثیر عوامل بیالوجیکی، روان‌شناسی و اجتماعی باشد.: مثال ‌ها: فردی که به جنسیت زنانه یا مردانه تعلق دارد، فردی که خود را به عنوان ترنس‌جندر تعریف می ‌کند، فردی که به گرایش جنسی خاصی مانند همجنس‌ گرایی یا دگرجنس‌گرایی تعلق دارد.
مثال جامع از یک فرد: فرض کنید فردی است به نام سارا، ما سارا با خصوصیات زیر شناسایی می کنیم:
خصوصیات بیالوجیکی: زن، 30 ساله، قد بلند، چشم‌ های آبی
خصوصیات شخصیتی: برونگرا، مهربان، دارای حس شوخ ‌طبعی، مسؤولیت ‌پذیر.
تجربیات زندگی: بزرگ شده در خانواده ‌ای دو فرهنگی، تحصیل کرده در رشته طب، مهاجر به کشور غربی برای تحصیل.
باور ها و ارزش‌ ها: اعتقاد به دین اسلام، ارزش‌ های اخلاقی مانند صداقت و عدالت، حمایت از حقوق زنان.
نقش‌ های اجتماعی و حرفوی: داکتر، همسر، مادر، عضو فعال در جامعه محلی.
هویت فرهنگی و قومی: افغان-امریکایی، دو زبانه (دری و انگلیسی)، پابند به رسوم و عنعنات افغانی مانند عید و نوروز.
هویت جنسی و جنسیتی: زن، همجنسگرا.
این مجموعه خصوصیات به سارا هویت منحصر به ‌فرد می ‌بخشند که او را از دیگران متمایز می ‌کند و به او کمک می‌ کند تا خود را بشناسد و درک کند.
حالا می بینیم که هویت جنسی انسان از چه بحث میکند. هویت جنسی انسان به مجموعه ‌ای از عوامل بیالوجیکی، روانشناسی و اجتماعی اشاره دارد که بر اساس آن فرد جنسیت خود را درک و بیان می ‌کند. این هویت شامل جنسیت بیالوجیکی، هویت جنسیتی، نقش ‌های جنسیتی، و گرایش جنسی می‌ شود. در ادامه به توضیح هر یک از این جنبه‌ ها با مثال‌ های متعدد می ‌پردازیم:

جنسیت بیالوجیکی (Biological Sex)

جنسیت بیالوجیکی به خصوصیات فیزیکی و جنتیکی فرد اشاره دارد که تعیین‌ کننده جنسیت او به عنوان زن یا مرد هستند. این خصوصیات شامل کروموزوم ‌ها، هورمون‌ ها و آناتومی تولید مثل است. مثال‌ ها:
زن (Female): فردی با کروموزوم‌ های XX، تخمدان‌ ها و سطح هورمون ‌های استروجن و پروجسترون.
مرد (Male): فردی با کروموزوم‌ های XY، بیضه‌ ها و سطح هورمون ‌های تستوسترون.
بیناجنسی (Intersex): فردی که خصوصیات جنسی ترکیبی یا نامتعارف دارد که ممکن است شامل ترکیبی از کروموزوم ‌ها، هورمون ‌ها یا اندام‌ های تولید مثل باشد.

هویت جنسیتی (Gender Identity)

هویت جنسیتی به احساس درونی و عمیق فرد از جنسیت خود اشاره دارد که ممکن است با جنسیت بیالوجیکی او مطابقت داشته یا نداشته باشد. این هویت می ‌تواند در طیف‌ های مختلف زنانه، مردانه یا خارج از این دو تعریف سنتی قرار گیرد.مثال‌ ها:
زن: فردی که خود را زن می ‌داند، حتی اگر جنسیت بیالوجیکی او مرد باشد (مثلاً زن ترنس).
مرد: فردی که خود را مرد می ‌داند، حتی اگر جنسیت بیالوجیکی او زن باشد (مثلاً مرد ترنس).
غیر باینری (Non-binary): فردی که خود را خارج از دسته ‌بندی‌ های سنتی زن و مرد می ‌داند.
جندرکوییر (Genderqueer): فردی که هویت جنسیتی او سیال یا ترکیبی از جنسیت ‌ها است.
نقش‌ های جنسیتی (Gender Roles) : نقش‌ های جنسیتی به انتظارات اجتماعی و فرهنگی مربوط به رفتار، وظایف و مسؤولیت ‌های مربوط به جنسیت‌ های مختلف اشاره دارد.مثال ‌ها:
نقش سنتی زنانه: انتظار می‌ رود زنان بیشتر نقش‌ های مراقبتی مانند مادری و خانه ‌داری را ایفاء کنند.
نقش سنتی مردانه: انتظار می ‌رود مردان بیشتر نقش‌ های تأمین مالی خانواده و شغل‌ های حرفوی را بر عهده داشته باشند.
نقش‌ های مدرن و انعطاف‌پذیر: نقش ‌های که افراد بدون توجه به جنسیت بیالوجیکی می ‌توانند ایفاء کنند، مانند مردانی که خانه‌ دار هستند یا زنانی که شغل‌های حرفوی و مدیریتی دارند.

گرایش جنسی (Sexual Orientation)

گرایش جنسی به جاذبه عاطفی، رمانتیک یا جنسی فرد به دیگران اشاره دارد و می‌ تواند به صورت‌های مختلفی وجود داشته باشد. مثال‌ ها:
همجنس ‌گرا (Homosexual): فردی که به افراد هم‌ جنس خود جاذبه دارد (مثلاً زنان همجنس ‌گرا یا مردان همجنسگرا).
دگرجنس ‌گرا (Heterosexual): فردی که به افراد جنس مخالف جاذبه دارد.
دوجنس ‌گرا (Bisexual): فردی که به هر دو جنس زن و مرد جاذبه دارد.
بی‌جنس ‌گرا (Asexual): فردی که جاذبه جنسی به هیچ جنسیتی ندارد.
پنسکشوال (Pansexual): فردی که جاذبه به افراد بدون توجه به جنسیت یا هویت جنسیتی آنها دارد.
: مثال ‌های جامع:
لینا: زن، جنسیت بیالوجیکی زن، هویت جنسیتی زن، گرایش جنسی دگر جنس ‌گرا، نقش جنسیتی سنتی زنانه. مریم در خانواده ‌ای بزرگ شده که از او انتظار می ‌رود نقش‌ های مراقبتی مانند خانه‌ داری و مادری را بر عهده بگیرد. او به مردان علاقه دارد و با مردی ازدواج کرده است.
احمد: مرد ترنس، جنسیت بیالوجیکی زن، هویت جنسیتی مرد، گرایش جنسی همجنس ‌گرا. احمد که در گذشته با نام زهرا شناخته می ‌شد، اکنون به عنوان یک مرد زندگی می ‌کند و به مردان علاقه دارد. او در جامعه به عنوان مرد شناخته می‌ شود و نقش ‌های مردانه را ایفاءء می‌ کند.
محمود: مرد، جنسیت بیالوجیکی مرد، هویت جنسیتی مرد، گرایش جنسی دوجنس‌ گرا. محمود به هر دو جنس زن و مرد جاذبه دارد و در گذشته با هر دو جنس روابط عاطفی و جنسی داشته است. او در خانواده و جامعه نقش‌ های مردانه ایفاء می کند اما گرایش جنسی او به دو جنسیت مختلف است.
سمیرا: غیر باینری، جنسیت بیالوجیکی زن، هویت جنسیتی غیر باینری، گرایش جنسی پنسکشوال. سمیرا خود را خارج از دسته‌ بندی ‌های زن و مرد می‌ داند و به افراد بدون توجه به جنسیت آنها جاذبه دارد. او به انتخاب خود نقش‌ های مختلفی را در جامعه ایفاء می کند و ممکن است بسته به موقعیت، نقش‌ های زنانه یا مردانه را بپذیرد. این مثال ‌ها نشان ‌دهنده تنوع و پیچیدگی هویت جنسی انسان‌ ها هستند و نشان می ‌دهند که چگونه افراد می توانند جنبه‌ های مختلفی از هویت جنسی خود را تجربه کنند و بیان نمایند.

هویت اجتماعی:

هویت اجتماعی به مجموعه ‌ای از خصوصیات و نقش‌ هایی اشاره دارد که یک فرد در جامعه ایفاء می کند و بر اساس آنها توسط دیگران شناسایی و تعریف می ‌شود. این هویت تحت تأثیر عوامل متعددی مانند فرهنگ، محیط اجتماعی، شغل، تحصیلات، و گروه ‌های اجتماعی قرار می‌ گیرد. در ادامه به شرح مفصل هویت اجتماعی با: مثال ‌های متعدد پرداخته می ‌شود:
نقش‌ های شغلی و حرفوی: نقش شغلی و حرفوی بخشی مهم از هویت اجتماعی فرد را تشکیل می ‌دهد. شغل و حرفه فرد نه تنها منبع درآمد بلکه بخشی از تعریف اجتماعی اوست. مثال ‌ها:
یک داکتر: فردی که در جامعه به عنوان داکتر شناخته می ‌شود و از او انتظار می ‌رود که در مواقع اضطراری به کمک بیماران بشتابد.
یک معلم: فردی که در محیط آموزشی نقش معلم را ایفاء می کند و مسؤولیت آموزش و پرورش شاگران را بر عهده دارد.
یک مهندس: فردی که در حوزه ‌های مختلف مهندسی فعالیت می کند و به حل مسائل فنی و علمی می‌ پردازد.
نقش‌ های خانوادگی: نقش‌ های خانوادگی نیز بخش مهمی از هویت اجتماعی فرد را تشکیل می ‌دهند. این نقش‌ ها شامل وظایف و مسؤولیت ‌های فرد در خانواده می ‌شود. مثال ‌ها:
پدر یا مادر: فردی که در نقش پدر یا مادر وظیفه تربیت و مراقبت از فرزندان را بر عهده دارد.
فرزند: فردی که به عنوان فرزند در خانواده نقش دارد و ممکن است مسؤولیت ‌های ی مانند حمایت از والدین سالمند یا مشارکت در وظایف خانوادگی را بر عهده داشته باشد.
همسر: فردی که در نقش همسر وظایف و مسؤولیت ‌های مرتبط با زندگی مشترک را انجام می ‌دهد.
نقش‌ های فرهنگی و قومی: هویت فرهنگی و قومی نیز بخشی از هویت اجتماعی فرد را تشکیل می ‌دهد و می‌ تواند تأثیر زیادی بر تعاملات اجتماعی و انتظارات دیگران داشته باشد. مثال ‌ها:
یک افغانی: فردی که به عنوان یک افغان شناخته می ‌شود و ممکن است به فرهنگ، زبان، و آداب و رسوم افغانی پایبند باشد.
یک فرد قومیتی خاص: فردی که به یک گروه قومیتی خاص تعلق دارد و از رسوم و سنت‌ های آن گروه پیروی می کند.
نقش‌ های دینی و مذهبی: نقش‌ های دینی و مذهبی بخش دیگری از هویت اجتماعی فرد را تشکیل می ‌دهند و می توانند بر رفتارها، ارزش ‌ها، و روابط اجتماعی فرد تأثیر بگذارند. مثال ‌ها:
یک مسلمان: فردی که به دین اسلام اعتقاد دارد و بر اساس باور های دینی خود زندگی می کند.
یک مسیحی: فردی که به مسیحیت اعتقاد دارد و ممکن است در مراسم و آیین‌های مذهبی شرکت کند.
نقش‌ های اجتماعی و مدنی: نقش‌ های اجتماعی و مدنی شامل مشارکت فرد در فعالیت‌های اجتماعی، سیاسی، و مدنی می ‌شود. این نقش‌ هامی توانند شامل عضویت در سازمان‌ها، گروه‌های اجتماعی، و فعالیت‌های اجتماعی باشند. مثال ‌ها:
یک فعال اجتماعی: فردی که در زمینه ‌های مختلف اجتماعی فعالیت می کند و به دنبال ایجاد تغییرات مثبت در جامعه است.
یک عضو انجمن: فردی که عضو یک انجمن یا سازمان غیر دولتی است و در فعالیت ‌های آن شرکت می کند.
یک رأی‌ دهنده: فردی که در انتخابات شرکت می کند و از حقوق مدنی خود استفاده می کند.
نقش‌ های آموزشی: نقش‌ های آموزشی شامل موقعیت ‌ها و مسؤولیت ‌های فرد در محیط‌های آموزشی می ‌شود. مثال ‌ها:
شاگرد یا طالب علم: فردی که در دانشگاه یا مؤسسات آموزشی تحصیل می کند و بخشی از جامعه دانشجویی است.
استاد: فردی که در دانشگاه تدریس می کند و به آموزش و تحقیق مشغول است.
نقش‌ های اجتماعی مرتبط با گروه‌های همسالان: تعاملات فرد با گروه‌های همسالان نیز بخشی از هویت اجتماعی او را تشکیل می ‌دهند. مثال ‌ها:
یک دوست: فردی که در گروه دوستان نقش دارد و روابط اجتماعی نزدیک با همسالان خود دارد.
یک همکار: فردی که در محیط کاری با همکاران خود تعامل دارد و در پروژه ‌های مشترک همکاری می کند.
مثال ‌های جامع:
گلثوم: نقش شغلی: داکتر. نقش خانوادگی: مادر دو فرزند. نقش فرهنگی: افغانی-امریکایی، پایبند به رسوم افغانی مانند عید و نوروز. نقش دینی: مسلمان. نقش اجتماعی: عضو یک سازمان خیریه محلی.
محمود: نقش شغلی: مهندس نرم ‌افزار.نقش خانوادگی: فرزند بزرگ یک خانواده چهار نفره. فرهنگی: اوزبیک افغانی، پایبند به سنت‌ ها و زبان اوزبیکی. نقش دینی: بدون وابستگی مذهبی. نقش اجتماعی: فعال در زمینه حقوق بشر.
راشد: نقش شغلی: معلم مکتب ابتدایی. نقش خانوادگی: همسر و پدر یک فرزند. نقش فرهنگی: افغان. نقش دینی: مسیحی. نقش اجتماعی: عضو انجمن محلی فرهنگی.

ادامه دارد…

حق چاپ ونشر این مقاله محفوظ است در صورت استفاده از آن باید نام داکتر صالحه واهب واصل و لینک منبع ذکر شود.

فهرست منابع مورد استفاده در نگارش این مقاله در بخش آخری آورده شده است.

Leave a Comment