(هویت چیست؟(بخش سوم

.اگر بخش دوم را نخوانده اید میتوانید از طریق این لینک بخوانید هویت چیست؟ (بخش دوم)

تاثیر هویت اجتماعی بر زندگی فرد

هویت اجتماعی نه تنها نقش مهمی در تعریف فرد در جامعه دارد، بلکه بر احساس هویت، امنیت، و تعلق اجتماعی فرد نیز تأثیر می ‌گذارد. طور مثال، فردی که نقش‌ های اجتماعی و شغلی مختلفی دارد ممکن است احساس ارزشمندی و مشارکت بیشتری در جامعه داشته باشد. از طرف دیگر، فردی که در جامعه نقش‌ های محدودتری دارد ممکن است با جدال های بیشتری در زمینه تعاملات اجتماعی و احساس تعلق مواجه شود.

تغییرات هویت اجتماعی در طول زمان: هویت اجتماعی ممکن است در طول زمان و با تغییرات زندگی فرد تغییر کند. طور مثال، فردی که به یک شغل جدید می‌ پردازد، مهاجرت می کند، ازدواج می کند یا در فعالیت‌ های جدیدی شرکت می کند ممکن است نقش‌ ها و هویت اجتماعی جدیدی پیدا کند. این تغییرات می توانند باعث توسعه و گسترش هویت اجتماعی فرد شوند و او را با فرصت ‌های جدیدی مواجه کنند. پس هویت اجتماعی مفهومی پویا و چند ‌بعدی است که تأثیرات گسترده‌ ای بر زندگی و تعاملات فرد در جامعه دارد.

اثرات مثبت و منفی تغییر هویت اجتماعی بر افراد: تغییر هویت اجتماعی می‌ تواند اثرات گسترده و گوناگونی بر فرد داشته باشد. این تغییرات ممکن است به دلایل مختلفی مانند تغییر شغل، مهاجرت، تغییر وضعیت خانوادگی، تحصیلات، و یا تغییر در باور ها و ارزش ‌ها رخ دهد. در ادامه به بررسی اثرات مختلف تغییر هویت اجتماعی بر فرد پرداخته می ‌شود:

تاثیرات روان ‌شناسی

اثرات مثبت:
افزایش اعتماد به نفس: تغییر مثبت در هویت اجتماعی، مانند کسب یک شغل جدید یا ارتقاء، می‌ تواند اعتماد به نفس فرد را افزایش دهد.
احساس پیشرفت: تغییرات مثبت، مانند تکمیل تحصیلات یا دستیابی به موفقیت‌های جدید، می توانند احساس پیشرفت و رضایت از خود را تقویت کنند.
اثرات منفی:
استرس و اضطراب: تغییرات بزرگ مانند مهاجرت یا تغییر شغل ممکن است باعث استرس و اضطراب شوند.
از دست دادن هویت قدیمی: احساس از دست دادن بخشی از هویت قبلی می‌ تواند منجر به بحران هویت و کاهش اعتماد به نفس شود.
تاثیرات اجتماعی
اثرات مثبت:
گسترش شبکه‌های اجتماعی: تغییرات مثبت در هویت اجتماعی ممکن است باعث گسترش شبکه‌های اجتماعی و افزایش فرصت ‌های تعامل اجتماعی شوند.
پذیرش اجتماعی: کسب نقش‌ های جدید و مثبت می‌ تواند باعث پذیرش بیشتر در گروه‌های اجتماعی جدید شود.
اثرات منفی:
احساس انزوا: تغییرات می توانند باعث احساس انزوا شوند، به خصوص اگر فرد به طور کامل در جامعه جدید پذیرفته نشود.
قطع روابط قدیمی: تغییرات می توانند به قطع روابط قدیمی منجر شوند، به خصوص اگر تغییرات شامل مهاجرت یا تغییر در باور ها و ارزش ‌ها باشند.

تاثیرات اقتصادی

اثرات مثبت:
بهبود وضعیت اقتصادی: تغییر شغل به شغلی با درآمد بالاتر می‌ تواند وضعیت اقتصادی فرد را بهبود بخشد.
فرصت ‌های اقتصادی جدید: مهاجرت به مکان‌های با فرصت ‌های اقتصادی بیشتر می‌ تواند به بهبود وضعیت مالی فرد کمک کند.
اثرات منفی:
عدم ثبات مالی: تغییر شغل یا مهاجرت ممکن است در کوتاه ‌مدت باعث عدم ثبات مالی و افزایش هزینه‌ ها شوند.
افزایش مسؤولیت ‌های مالی: تغییرات مانند ازدواج یا به دنیا آوردن فرزند می توانند مسؤولیت ‌های مالی جدیدی را به دنبال داشته باشند.

تاثیرات فرهنگی

اثرات مثبت:
تجربه فرهنگ‌ های جدید: مهاجرت یا تعامل با گروه‌ های فرهنگی جدید می‌ تواند تجربه و آگاهی فرهنگی فرد را گسترش دهد.
پذیرش و تنوع فرهنگی: آشنایی با فرهنگ‌ های مختلف می‌ تواند به پذیرش و احترام به تنوع فرهنگی کمک کند.
اثرات منفی:
شوک فرهنگی: مهاجرت به فرهنگ‌ های جدید ممکن است باعث شوک فرهنگی و احساس ناآرامی شود.
تضاد فرهنگی: تضاد بین ارزش ‌ها و باور های فرهنگی جدید و قدیمی می‌ تواند باعث تعارض و بحران هویت شود.

تاثیرات خانوادگی

اثرات مثبت:
پیشرفت خانوادگی: تغییرات مثبت مانند ارتقاء شغلی یا بهبود وضعیت اقتصادی می توانند به پیشرفت و بهبود وضعیت کلی خانواده کمک کنند.
افزایش همبستگی خانوادگی: مهاجرت یا تغییرات دیگر ممکن است باعث افزایش همبستگی و اتحاد در بین اعضای خانواده شوند.
اثرات منفی:
بحرانات خانوادگی: تغییرات ناگهانی ممکن است باعث تنش و فشار در روابط خانوادگی شوند.
فشار مسؤولیت: تغییرات مانند به دنیا آمدن فرزند یا افزایش مسؤولیت ‌های شغلی می توانند فشارهای جدیدی را به فرد تحمیل کنند.

مثال ‌های واقعی از تغییر هویت اجتماعی و اثرات آن:

مهاجرت به کشور جدید:
اثرات مثبت: یاد گیری زبان جدید، گسترش شبکه‌ های اجتماعی، بهبود فرصت ‌های شغلی و اقتصادی.
اثرات منفی: احساس انزوا، شوک فرهنگی، فشارهای مالی و عدم پذیرش در جامعه جدید.
تغییر شغل:
اثرات مثبت: افزایش درآمد، رضایت شغلی بیشتر، فرصت ‌های حرفوی جدید.
اثرات منفی: استرس ناشی از یادگیری مهارت‌ های جدید، عدم ثبات مالی در کوتاه‌ مدت، فشار های شغلی جدید.
ازدواج:
اثرات مثبت: افزایش حمایت اجتماعی و عاطفی، بهبود وضعیت اقتصادی مشترک، ایجاد خانواده جدید.
اثرات منفی: افزایش مسؤولیتها و فشارهای خانوادگی، ممکن است نیاز به سازگاری با خانواده جدید همسر وجود داشته باشد.
تغییرات در هویت اجتماعی می توانند تأثیرات عمیق و گسترده‌ ای بر زندگی فرد داشته باشند. این تأثیرات ممکن است مثبت یا منفی باشند و بر جنبه‌ های مختلفی از زندگی فرد تأثیر بگذارند. مهمترین نکته این است که فرد بتواند با این تغییرات سازگار شود و از فرصت ‌ها و جدال های جدید بهره ‌برداری کند. حمایت اجتماعی، روان ‌شناسی و اقتصادی می‌ تواند در این مسیر بسیار مفید و مؤثر باشد.

هویت فرهنگی انسان

هویت فرهنگی یکی از مهمترین ابعاد هویت انسان است که به مجموعه از ارزش ‌ها، باور ها، تمدن، تجربیات و ترسیمات فرد در قالب فرهنگ خود اشاره دارد. این هویت توسط محیط فرهنگی فرد شکل می‌ گیرد، شامل عناصری چون زبان، دین، آداب و رسوم، هنر، معماری، غذا، و دیگر عواملی است که فرد را به یک جامعه خاص تعلق می ‌دهد. مثال ‌های هویت فرهنگی:
هویت فرهنگی افغانی:
زبان: استفاده از زبان دری و عناصر زبانی مانند اصطلاحات و امثال و متل‌ های دری.
دین: اسلام به عنوان دین اکثریت مردم.
آداب و رسوم: جشن‌ها و مراسم مانند نوروز، عید فطر و عید قربان.
هنر: قصه های هزار و یک شب و هنرهای مانند قالیبافی و هجاری و نجاری.
هویت فرهنگی جاپانی:
زبان: زبان جاپانی و استفاده از کانجی (نویسه‌ های جاپانی).
دین: بوداییت و شینتو به عنوان دین‌ های اصلی.
آداب و رسوم: سنت چای، مراسم گلهای ساکورا و احترام به سنت‌ های قدیمی مانند کیمونو.
هویت فرهنگی امریکایی:
زبان: انگلیسی به عنوان زبان رسمی.
دین: تنوع دینی با اکثریت مسیحیت.
آداب و رسوم: جشنواره ‌ها و مراسمی همچون جشن مستقلیت و عید کریسمس.
هنر: هالیوود و صنعت سینما و تلویزیون.

اثرات مثبت و منفی هویت فرهنگی

اثرات مثبت:
افزایش هویت فردی: تقویت ارتباط فرد با ریشه‌ ها و تاریخچه فرهنگی خود.
حفظ و تقویت ارزش ‌ها و باور ها: حفظ ارزش ‌ها و ایده ‌های فرهنگی که به توسعه فرد و جامعه کمک می کند.
افزایش احترام و پذیرش اجتماعی: شناخت و پذیرش فرهنگ‌ های مختلف می‌ تواند به همبستگی اجتماعی کمک کند و تعارضات را کاهش دهد.
تقویت همبستگی اجتماعی: مشارکت در فعالیت‌ ها و مراسم جامعه‌ای بهبود همبستگی و تقویت ارتباطات اجتماعی می‌ تواند را فراهم آورد.
اثرات منفی:
بحران فرهنگی: تضادات بین فرهنگ‌ ها می‌ تواند منجر به اغتشاشات، بحرانات و ناهنجاری‌ های اجتماعی شود.
شوک فرهنگی: هنگامی که فرد با محیط فرهنگی جدیدی مواجه می ‌شود، ممکن است شوک فرهنگی تجربه کند که باعث اضطراب و ناراحتی شود.
اُفت هویتی: گم شدن هویت فرهنگی در مقابل فرهنگ‌ های دیگر می‌ تواند به دلیل فراموشی و عدم توجه به مسائل زیستی در اثر توجه به آنها منجر شود.
پس، هویت فرهنگی به مجموعه ‌ای از ارزش ‌ها، باور ها، تمدن، سنت‌ ها، زبان، و نمادهایی اطلاق می ‌شود که فرد را به یک جامعه و گروه فرهنگی خاص متصل می کند. این هویت توسط تجربیات فرد در محیط فرهنگی‌ اش شکل می‌ گیرد و نقش بسیار مهمی در تعریف از خود و ارتباط با دیگران دارد. در ادامه به شرح مفصل هویت فرهنگی با استفاده از: مثال ‌های مختلف می‌ پردازیم:

شرح مفصل هویت فرهنگی

زبان: زبان به عنوان یکی از ارکان اصلی هویت فرهنگی، نه تنها وسیله‌ای برای انتقال اطلاعات است، بلکه نمایانگر فرهنگ، تاریخ، و تمدن یک جامعه است. مثال: زبان دری به عنوان زبان مادری در ایران و تعدادی از کشورهای همسایه از جمله افغانستان و تاجیکستان استفاده می ‌شود. این زبان شامل اصطلاحات خاص، ادبیات غنی مانند شاهنامه و دیگر آثار ادبی، و مفاهیم فرهنگی مانند امثال و حکایات است که به شناخت فرهنگ افغانی کمک می کند.
دین و مذهب: دین و مذهب به عنوان بخشی از هویت فرهنگی، نقش بسیار مهمی در شکل ‌گیری اعتقادات و ارزش ‌های فرد دارند و بر تصمیم ‌گیری‌ های اخلاقی و اجتماعی تأثیرگذارند. مثال: اسلام به عنوان دین اکثریت در کشورهای خاورمیانه مانند ایران، عربستان، و افغانستان دیده می ‌شود. این دین شامل عبادات، روزه ‌داری، نماز، و مراسمات دینی مانند عید قربان و عید فطر است که جزئی از هویت فرهنگی افراد مسلمان در این ناحیه است.
سنت‌ ها و رسوم: سنت‌ ها و رسوم نشانگر عملیات و رویداد های مرتبط با یک فرهنگ هستند که نقش مهمی در تقویت ارتباطات اجتماعی، تقویت هویت فرهنگی، و نگهداری از تاریخ و هویت یک جامعه دارند. مثال: جشن‌های نوروز به عنوان جشن بهاری در ایران و کشورهای همسایه مانند افغانستان و تاجیکستان، شامل رسومی چون هفت‌ میوه، خانه ‌تکانی، و چراغان کردن منازل به شکل نمادین از هویت فرهنگی افغانی است که نشان ‌دهنده تقویت و ادامه دادن ارزش ‌ها و باور های فرهنگی است.
معماری و هنر: معماری و هنر به عنوان ابرازی از ذوق و ایده ‌های هنرمندان و معماران یک جامعه، نمایانگر فرهنگ و تمدن آن جامعه است و نقش مهمی در تقویت هویت فرهنگی افراد دارد. مثال: معماری اسلامی با: خصوصیاتی همچون کاخ‌ها، مساجد با گنبد و مناره، و تزیینات هندسی، نمایانگر هویت فرهنگی جامعه‌های اسلامی است که به عنوان یکی از زیباترین و گوناگون ‌ترین معماری ‌های جهان شناخته می ‌شود.

اثرات مثبت و منفی هویت فرهنگی

اثرات مثبت:
حفظ و گسترش فرهنگ و تاریخ: حفظ ارزش ‌ها و تاریخچه فرهنگی و نقش آن در تقویت هویت فردی و اجتماعی.
تقویت ارتباطات بین فرهنگی: تشویق به بررسی و پذیرش فرهنگ‌ های دیگر و بهبود تعاملات بین فرهنگی.
تقویت هویت فردی: افزایش احساس ملیتی و هویت فردی از طریق ارتباط با فرهنگ و تاریخ خود.
اثرات منفی:
اغتشاشات و بحرانات فرهنگی: اختلافات و تضادات بین فرهنگ‌ ها می‌ تواند به اغتشاشات و ناسازگاری‌ های اجتماعی منجر شود.
شوک فرهنگی: احساس ناکامی در تطبیق با محیط فرهنگی جدید.
خطر گم شدن هویت فرهنگی: در مواجهه با فرهنگ‌ های بیگانه، احساس ناامنی و گم شدن هویت فرهنگی می‌ تواند به وجود آید.
خلاصه، هویت فرهنگی یک جزء اساسی از هویت انسان است که نقش بسیار مهمی در شکل ‌گیری شخصیت و ارتباطات او با دیگران دارد و تأثیرات عمیقی بر زندگی و رفاه اجتماعی دارد. از اینرو، حفظ و تقویت هویت فرهنگی افراد به عنوان یکی از اهداف اصلی سیاست‌ های فرهنگی در بسیاری از کشورها مورد توجه قرار می‌ گیرد. با توجه به اهمیت هویت فرهنگی، اثرات آن می‌ تواند به دو صورت مثبت و منفی بر فرد تأثیر بگذارد:
اثرات مثبت هویت فرهنگی:
تقویت ارتباطات اجتماعی: افرادی که هویت فرهنگی قوی ‌ای دارند، معمولاً ارتباطات بهتری با اعضای جامعه خود و هم‌فرهنگی‌هایشان دارند. این ارتباطات بهبود یافته می‌ تواند به تقویت همبستگی اجتماعی و افزایش احساس تعلق کمک کند.
تقویت اعتماد به نفس: شناخت هویت فرهنگی می‌ تواند به فرد اعتماد به نفس بیشتری بدهد، زیرا او می‌ داند که کیست و به چه ارزش ‌هایی اعتقاد دارد. این اعتماد به نفس می‌ تواند در انجام وظایف روزمره و پیشرفت در زندگی شخصی و حرفوی موثر باشد.
تقویت مقاومت در برابر فشارهای فرهنگی خارجی: افرادی که هویت فرهنگی قوی ‌ای دارند، معمولاً قادرند در برابر فشارهای فرهنگی خارجی، مانند تغییرات فرهنگی اجتماعی یا تغییرات در محیط زندگی، مقاومت نشان دهند و هویت خود را حفظ کنند.
حفظ و ارتقاء تنوع فرهنگی: ارزش‌گذاری به هویت فرهنگی می‌ تواند به حفظ و ارتقاء تنوع فرهنگی در جوامع کمک کند و از ابتذال فرهنگی جلوگیری کند. این ارزش‌گذاری می‌ تواند به ترویج احترام به فرهنگ‌ های مختلف و تسهیل تعاملات بین فرهنگی منجر شود.
اثرات منفی هویت فرهنگی:
اغتشاشاتی فرهنگی و ناسازگاری‌های اجتماعی: اختلافات فرهنگی می توانند به اغتشاشات و ناساز گاری‌ های اجتماعی منجر شوند که بر ارتباطات بین افراد و گروه‌های فرهنگی تأثیر منفی می‌گذارد.
شوک فرهنگی: هنگامی که فرد با محیط فرهنگی جدیدی مواجه می ‌شود، ممکن است با شوک فرهنگی روبرو شود که منجر به احساس ناامنی و ناراحتی شود.
خطر گم شدن هویت فرهنگی: در برخی موارد، در مواجهه با فرهنگ‌ های بیگانه، افراد ممکن است احساس کنند که هویت فرهنگی خود را از دست می ‌دهند و این می‌ تواند به اضطراب و ناامنی شخصی منجر شود.
پس، هویت فرهنگی یک جزء اساسی از هویت انسان است که در شکل ‌گیری شخصیت و روابط او با دیگران نقش بسزایی دارد. توجه به حفظ و تقویت هویت فرهنگی، نه تنها به فرد بلکه به تمامی جامعه کمک می کند تا ارتقاء یابد و با جدال های فرهنگی به بهترین شکل ممکن برخورد کند.

برای شناخت هویت یک فرد، می ‌توانیم به طرق و تکنیک‌ های مختلفی از جمله نکات ذیل اقدام کنیم:

مصاحبه و گفتگو: ارتباط مستقیم با فرد و مصاحبه‌ ای شخصی می‌ تواند به شناخت بهتری از هویت او کمک کند. این شامل پرسش‌ های دربارهٔ تجربیات زندگی، اعتقادات، ارزش ‌ها، و تجربه‌ های فرد است. به عبارهٔ دیگر این روش به شما اجازه می ‌دهد که از فرد سوالات مستقیمی دربارهٔ تجربیات زندگی، اعتقادات، ارزش ‌ها، رویه‌ها و مواضعش بپرسید. مصاحبه می‌ تواند به شما کمک کند تا فرد را بهتر بفهمید و درک کامل‌ تری از هویت او داشته باشید.
مشاهده رفتار و عکس العملات: بررسی رفتارها، عکس العملات، و عملکرد فرد در مواقع مختلف می‌ تواند نکاتی راجع به هویت او روشن کند. طور مثال، نحوه برخورد با موقعیت ‌های استرسی یا مدیریت ارتباط با دیگران. یعنی بررسی رفتارها، عکس العمل ها، و عملکرد فرد در مواقع مختلف می‌ تواند نکاتی راجع به هویت او روشن کند. برای مثال، نحوه برخورد با موقعیت ‌های استرسی، تعامل با دیگران، و رفتار در مواقع مختلف.
تحلیل خود پرسشی شخصی: فرد می‌ تواند با خود پرسشی و بررسی دقیق تجربیات و احساساتش، به شناخت بهتری از هویت خود دست یابد. این شامل بررسی اهداف، ارزش ‌ها، و مواضع فرد در موضوعات مختلف می ‌شود. به عبارت دیگر این تحلیل بررسی اهداف، مواضع، ارزش ‌ها، و تجربیات شخصی فرد است. با بررسی خود پرسی و تحلیل شخصی، می ‌توانید به درک بهتری از هویت فرد برسید و باور ها و انگیزه‌ های او را درک کنید.
بررسی پس ‌زمینه یا گذشته و فرهنگ خانوادگی: فرهنگ و پس‌ زمینه خانوادگی فرد نقش مهمی در شکل ‌گیری هویت او دارد. بررسی این موارد می‌ تواند به درک بهتری از هویت فرد کمک کند. طبعاً فرهنگ و پس ‌زمینه یا گذشتهٔ خانوادگی فرد نقش مهمی در شکل ‌گیری هویت او دارد. بررسی این موارد می‌ تواند به درک بهتری از او کمک کند.
استفاده از ابزارهای روانشناسی: وسایل یا ابزارهای مانند تست‌ های روانشناسی و مقیاس‌ های شخصیتی می توانند اطلاعاتی ارائه دهند که به درک هویت فرد کمک می‌ کنند. این ابزارها می توانند به شناخت نقاط قوت، ضعف، و خصوصیاتی شخصیتی کمک کنند. امتحان روانشناسی و مقیاس‌های شخصیتی همچنان می توانند به شما اطلاعات ارزشمندی دربارهٔ هویت فرد ارائه دهند. این وسایل و امکانات می توانند به شناخت نقاط قوت، ضعف، و خصوصیاتی شخصیتی فرد کمک کنند.
استفاده از ابزارهای روانشناسی: خاصتاً مشاهده علایق و فعالیت‌ ها: علایق، هواپیما و فعالیت‌ های فرد نیز نمایانگر هویت او هستند. بررسی این موارد می‌ تواند به شناخت بهتری از هویت فردی کمک کند. با استفاده از ترکیب این روش ‌ها، می ‌توانید به شناخت بهتری از هویت یک فرد دست پیدا کنید. به طور کلی، شناخت هویت یک فرد نیازمند توجه به موارد مختلفی است که شامل مستند سازی تجربیات، تحلیل خودپرسشی، و استفاده از ابزارهای روانشناسی می ‌شود. این مرحله به فرد کمک می کند تا با ارزیابی دقیقتری از خودش و ارتباطاتش با دیگران، به شناخت بهتری از هویت خود دست یابد. پس، اهمیت دادن به ارتباط و ارتباط برقرار کردن با فرد می ‌تواند به شما در شناخت بهتری از او کمک کند، زیرا افراد اغلب از طریق ارتباطات خود را آشکار می ‌کنند.
تا این دم گفته های داشتیم در ارتباط با هویت و اجزای آن، ماهیت انسان و فرق این دو با جزئیات مشرح. حالا می پردازیم به توضیح مختصری از فرق میان (ماهیت و ترکیب). که این دو مفهوم ماهیت و ترکیب در فلسفه و روان ‌شناسی چه تفاوت های دارند.
ماهیت (Essence): تعریف: ماهیت به جوهر یا وجود اساسی و یا خصوصیاتی اساسی یک شیء یا موجود اشاره دارد. به عبارت دیگر، ماهیت یا جوهر، خصوصیات و موجودیت یک شیء را تشکیل می ‌دهد که آن را از دیگر موجودات متمایز می کند. مثال: طور مثال، برای یک انسان، ماهیت او می‌ تواند شامل خصوصیاتی مانند هوش، احساسات، اراده، و خواص روحی باشد که او را به عنوان یک انسان تعریف می‌ کنند.
ترکیب (Combination): تعریف: ترکیب به اشاره به آمیختگی و یا ترکیب اجزای مختلف برای ایجاد یک واقعیت یا وجود کامل می‌ پردازد. در این مفهوم، ترکیب می‌ تواند به ترکیب اجزای مختلفی از مواد، ایده ‌ها، یا خصوصیات برای ایجاد یک چیز جدید اشاره داشته باشد. مثال: طور مثال، یک واقعیت فیزیکی می‌ تواند به وسیله ترکیب عناصر شیمیایی مختلف ایجاد شود، مانند آب که از هیدروژن و اکسیژن ترکیب شده است و یک واقعیت جدید را ایجاد می ‌کند.
بنابراین، اصطلاح “ماهیت” به معنای خصوصیات اساسی و یا جوهر یک شیء است، در حالی که “ترکیب” به ترکیب اجزای مختلفی برای ایجاد یک واقعیت یا وجود جدید اشاره دارد. اگر بگوئیم که این شخص از ترکیب و ماهیت خوب برخوردار است، درست است؟

در اخیر این مقاله میخواهم همچنان توضیحی مختصری داشته باشم در ارتباط با:
هویت اصلی و هویت کاذب و تفاوت آن ها: تفاوت بین هویت کاذب (pseudo-identity) و هویت اصلی (authentic identity) معمولاً در روانشناسی و جنبه‌ های دیگر زندگی فرد مورد بررسی قرار می‌ گیرد. این دو مفهوم به معانی و نظریات مختلفی بستگی دارند:
هویت اصلی (Authentic Identity):
تعریف: هویت اصلی به معنای شناخت و درک صادقانه از خود، ارزش ‌ها، باور ها، احساسات، و انگیزه‌های فرد است. این نوع هویت معمولاً با تطابق بین ارزش ‌ها و رفتارها، احساس رضایت از زندگی، و توانایی تطبیق با موقعیت ‌های مختلف همراه است. مثال: یک فرد با هویت اصلی، ارزشمندی‌ ها و باور های خود را به درستی شناسایی کرده و بر آنها عمل می کند. این افراد ممکن است از زندگی رضایت داشته باشند و با افراد و موقعیت ‌های مختلف به خوبی سازگاری داشته باشند.

هویت کاذب (Pseudo-Identity):
تعریف: هویت کاذب به معنای پذیرش یک هویت مصنوعی یا نادرست است که معمولاً به دلیل فشار های اجتماعی، خود سانسوری، یا نیاز به پذیرش یک تصویر مورد انتظار توسط دیگران ایجاد می ‌شود. این نوع هویت ممکن است باعث ایجاد انطباق ظاهری با نقش یا تصویری که انتظارات خارجی دارد، شود. مثال: طور مثال، یک فرد ممکن است هویت خود را به طور مصنوعی و با تغییر رفتار ها و ارزشمندی ‌ها به ‌گونه ‌ای تطبیق دهد که با نظرات و انتظارات دیگران هماهنگ باشد، اما این تطبیق ممکن است با شناخت دقیق از خود و احساس رضایت کامل از زندگی همراه نباشد. بنابراین، اصطلاح هویت کاذب بیشتر به وضعیتی اشاره دارد که فرد به دلایل مختلفی به جای هویت اصلی خود، یک هویت مصنوعی یا نادرست را اتخاذ کرده است، در حالی که هویت اصلی به معنای تطابق و هماهنگی ارزشمندی ‌ها، باور ها و احساسات با واقعیت فرد است.
مثال های هویت کاذب:
فردی که از نظرات خود پرده برمی‌دارد: فرض کنید یک فرد دارای نظرات مختلفی دربارهٔ مسایلی مانند سیاست، اجتماعی، یا دینی است، اما به دلیل فشار اجتماعی یا ترس از نقد و انزجار دیگران، نظرات واقعی خود را پنهان می کند و نظراتی را اعلام می کند که با انتظارات اجتماعی مطابقت دارد.
فردی که شغل و موقعیت اجتماعی خود را برای انطباق با دیگران تغییر می ‌دهد: طور مثال، یک فرد ممکن است شغل یا موقعیت اجتماعی خود را تغییر دهد و به مسیری بروید که به نظر دیگران “مناسب” بنظر برسد، حتی اگر این کار با ارزشمندی‌ ها و اهداف واقعی او همخوانی نداشته باشد.
فردی که شخصیت خود را تغییر می ‌دهد تا دیگران را خوشحال کند: برخی افراد ممکن است شخصیت و رفتار خود را به گونه ‌ای تغییر دهند که دیگران را خوشحال کنند یا تأیید و تأیید بیشتری از آنها بگیرند، حتی اگر این تغییرات با خصوصیات و احساسات واقعی آنها همخوانی نداشته باشد.
مثال های هویت اصلی:
فردی که با خصوصیات و ارزشمندی‌های خود هماهنگ است: یک فرد که با ارزشمندی‌ ها، باور ها، و احساسات خود همخوانی دارد و بر اساس آنها عمل می کند. این افراد احساس رضایت و انطباق با زندگی خود دارند.
فردی که صادقانه نظرات و احساسات خود را بیان می کند: طور مثال، فردی که به صراحت نظرات و احساسات خود در موضوعات مختلف را اعلام می کند، بدون اینکه نیازی به تغییر آنها به دلیل نظرات دیگران داشته باشد.
فردی که در مسیر زندگی و کاری خود با توجه به اهداف و ارزشمندی‌های خود پیش می ‌رود: طور مثال، یک فرد که در مسیر زندگی، شغل، و روابطش، با توجه به اهداف و ارزشمندی‌ های خود پیش می‌رود و تصمیم‌ هایش را براساس آنها می‌ گیرد، به جای اینکه به توقعات دیگران عکس العمل نشان دهد. این مثال ‌ها نشان می ‌دهند که هویت اصلی با شناخت و درک صادقانه از خود، ارزشمندی ‌ها، و احساسات فرد همراه است، در حالی که هویت کاذب به تغییر شخصیت یا نمای خارجی فرد برای انطباق با انتظارات و نظرات دیگران اشاره دارد.

منابع:

کتب و منابع روانشناسی:
“The Psychology of Self-Esteem” نوشته Nathaniel Branden: این کتاب به بررسی ارتباط بین اعتماد به نفس، هویت فردی و احساسات درونی پرداخته و به افراد کمک می کند تا هویت اصلی خود را بهتر درک کنند.
“The Courage to Be” نوشته Paul Tillich: این کتاب در حوزه فلسفه و روانشناسی به بررسی نقش وجودی انسان و اهمیت هویت در زندگی انسان‌ها پرداخته است.
“The True Self: A Self-Psychology Perspective” نوشته Heinz Kohut: این کتاب به بررسی مفهوم “خود واقعی” (True Self) و “خود کاذب” (False Self) از دیدگاه روانشناسی روان‌کاوی پرداخته است.
مقالات علمی و تحقیقی:
Erikson’s Theory of Identity Development: اریک اریکسون، روانشناس مشهور، مفهومی به نام «بحران هویت» (Identity Crisis) را مطرح کرده است که در مراحل رشد روانی افراد نقش کلیدی دارد. مطالعه آثار او مانند “Identity: Youth and Crisis” کمک بسیاری به درک موضوع هویت خواهد کرد.
“False Self and True Self: A Developmental Perspective” نوشته D.W. Winnicott: وینیکات در کارهایش به بررسی مفهوم خود کاذب و خود واقعی پرداخته است، که به عنوان یکی از منابع کلاسیک در روانشناسی برای بررسی هویت استفاده می ‌شود.
منابع فلسفی:
“Being and Nothingness” نوشته Jean-Paul Sartre: این کتاب یکی از مهمترین آثار فلسفی در زمینه وجودگرایی است که به بررسی مفاهیم وجود و هویت می‌ پردازد.
“The Ethics of Authenticity” نوشته Charles Taylor: تیلور در این کتاب به بررسی فلسفی هویت، خودشناسی و مفاهیم مرتبط با اصالت و خود واقعی می‌ پردازد.
منابع جامعه ‌شناسی:
“Identity: A Sociological Perspective” نوشته Sylvia Walby: این کتاب به بررسی تأثیرات اجتماعی بر شکل ‌گیری هویت افراد و نقش فرهنگ و جامعه در آن پرداخته است.
“Modernity and Self-Identity” نوشته Anthony Giddens: گیدنز به بررسی هویت در جوامع مدرن و چگونگی تأثیر تغییرات اجتماعی بر هویت فردی پرداخته است.
منابع آنلاین:
Google Scholar دسترسی به مقالات علمی درباره “هویت واقعی” و “هویت کاذب” از پایگاه‌های داده معتبر.
PsycINFO یک پایگاه داده علمی که مقالات و تحقیقات روانشناسی و اجتماعی را ارائه می ‌دهد.

با حرمت
صالحه واهب واصل

حق چاپ ونشر این مقاله محفوظ است در صورت استفاده از آن باید نام داکتر صالحه واهب واصل و لینک منبع ذکر شود.